ܓܨخطــ خطــ یهایی از سر دلتنگی ܓܨ
ــــــــ شـایــد مرهمــی باشــد برای دردهـــا...دردهـــایـــی کــه نمیـشـود به زبــــان آورد ــــــــ
همیشه همینجوره... وقتی پر از حرفی هیچی نمیتونی بگی... فقط... تولدت مبارکــــــــــــــــــــــــ...ایشالله به آرزوهات برسی
آدم ها به همان خونسردی که آمده اند چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند یکی در مه یکی در غبار یکی در باران یکی در باد و بی رحم ترینشان در برف آنچه به جا می ماند ردپایی ست و خاطره ای که هر از گاهی پس میزند مثل نسیم سحر پرده های اتاقت را
دلگیر نباش، دلت که گیر باشد؛ رها نمی شوی؛ خداوند، بندگان خود را؛ با آنچه بدان دل بسته اند می آزماید ...
تمام هستی ام را برگی کن!بر درختی بیاویز! خودت باد شو! بر من بوز! به زمینم بیانداز! خدا که شدی و از من گذر کردی ... خیالم راحت می شود جای پای تو، مرا و همه هستی مرا تقدیس می کند!
که با کمانچه اش
گوشه ی خیابان شاد میزد...
اما با چشمهای خیس ... !!
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دل تنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است که میشکنم
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |